.

ساخت وبلاگ
 امروز یا بهتر بگم دیروز رفتیم پیش دکتر. اس خیلی اروم شدمخیلی بعد راه رفتن و قدم زدن تو کوهسنگی و سه تا معجون و یدونه آب سیب :)) همه چی خوب بود ولی نمیدونم چرا هروقت ص.پ میاد همه چی خراب میشه گریه هام تا ساعت 12/5 شب #اعتماد اوه شت مهراد بیدار شد دلمم دوباره درد گرفته میترسم بگم بگه تو چقدر داغونی :/ ساکت می مونم . توی ماشینم این اخریا داشت اذیتم میکرد خداروشکر دوباره خوابید حوصله صدای گریه ....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : دستای, نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 160 تاريخ : پنجشنبه 30 شهريور 1396 ساعت: 22:10

هیچ وقت فکرشو هم نمیکردم که از کسی ک یه عمر وحشت روبرو شدن باهاشو داشتم با پای خودش بیاد خونمون. م.م.پ رو میگم. میدونی ناخوداگاه تو نگاهامون یه حسی بود. یا چیزی شبیه مقایسه. دختر بدی دیده نمیشد. حس اینکه یه روزی بخاطر اون کنار گذاشته شدم. حس میکنم چه شانس بزرگی تو زندگیم بود. چقدر عرق کرده بود ع.پ . میدونی هیچوقت فکر اینکه م.م.پ بیاد خونمون اونم به این زودی واسم عجیب بود. یعنی چی تو سرش میگذ ....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : میترسم,دیوونه,نباشی, نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 174 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1396 ساعت: 13:34

این روزا خودمونو باختیم

ولی میگذره

اون از پنجشنبه شب

دیروز عید قربان بود

شب خونه عمو ه دعوت بودیم

دسته گلشو  خشک کرده بود ف.آ

هرشب گریه

دیروز م صدام کرد با خاله ن نشستبم تو ماشین

حرف زد

گریه کردم

فقط گریه کردم

دوشنبه عصر...

چهارشنبه...

خدایا

...

....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : میشناسی,بخنده,وقتی,چشاش,خیسه, نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 131 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1396 ساعت: 13:34

دیشب...

با مسعود...

مشاوره...

ترس!

....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : آرام,زندگی, نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 147 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1396 ساعت: 13:34

خسته روی تختم دراز کشیدمو فکر میکنم...

از صبح که رفتم حموم و حاضر شدم و رفتیم پیش دکتر.ق

ص.پ ع.پ مامان

چقدر سخت بود سوالا

خسسسستم

بعدش با مامان رفتیم ساندویچ خوردیم و توی پارک قدم زدیم

الان مینو خسته تره

سرش رو بازومه خوابیده

بخوابم

....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : وقتی,پایین,میاد, نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 176 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1396 ساعت: 13:34

نعیمه میگه اون فقط داشته زیر زبونتو میکشیده... میگه تو چقدر ساده بودی! چرا همه چیو گفتی

میگم من سه بار قطعی گفتم نه

ولی اون گفت من از همه چی خبر دارم

من چمیدونستم

میگه اون بقول تو پنج شیش ساله با ص.پ دوسته ینی ممکنه بهش نگه؟؟؟

میگم نمیدونم

سرم داره سوت میکشه

داره منفجر میشه

میگم شبیه بازجویی بود همه چی

حتی مجبورم میکرد تو چشماش نگاه کنم

اه لعنتی

فک کنم گند زدم به همه چی!

چه وضعیت مزخرفی

امشبم بی خوابم

....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : لعنتی, نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 153 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1396 ساعت: 13:34

سه ماه؟؟؟ خدایا من نمیتونم

نمیکشم

خودت یکاری بکن

تحملشو ندارمممم

....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : صبوریم,قراریم,زیاده, نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 140 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1396 ساعت: 13:34

چقدر خستم... انگار کوه کندم کوه که نه ولی وکیل ابادو دوبار دور که زدم...از دیروز بگم و پارک خورشید و کافیشاپ و دمنوش معطر و چای سبز و کیک شکلات و لب کوه نشستن و یهو گریه کردن و بهونه گیری و ... بعدش ساندویچ و پارک با عمو.م لواشک و قره قروتای زن عمو. خاطره و خستگی و سرما خوردی و گلودرد و تب و لرز... تا کابوسای نصف شب و ادم سر بریدن و نوزاد و ... تا امروز وکیل آباد و دور دور و کیک کاپوچینک و ش ....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : اونا,میترسن,اعتماد, نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 147 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1396 ساعت: 13:34

دیشب...دیگه دلیلی نداشت کسی نبینه گریه هامو... همه میدونستن! کدوم دختری روی تخت زیر پتو با برق خاموش گریه میکنه ولی...مامان و بابا دو سه بار اومدن پیشم. مامان بوسم کرد... صورت اونم خیس بود! بابا موهامو ناز کرد ولی اونم غمگین بود... غم بزرگتر اونجاس که نمیتونی واسه هیچکس توضیح بدی چرا! تلگراممو پاک کردم اینستاروهم ... لعنت به عادت که نمیزاره تا صب خوابت ببره... لعنت به هرچی که ادمد از ریشه در ....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : اونم, نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 120 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1396 ساعت: 13:34

سخت میگذره... سختشاید از اول اشتباه کردم شاید باید برگردم به عقب خیلی عقب تر دیروز با سردرد و بعد اون همه گریه بیدار شدم به بهونه دانشگاه زدم بیرون نعیمه زنگ زد داداش زنگ زد الی زنگ زد مامان زنگ زد... توی اتوبوس بی هوا اشکام ریخت! من! بعد چند بار زنگ زدم جواب نعیمه رو دادم گفتم دلم گرفته بیا بریم حرم واسم چادر اورد رفتیم داروخونه ژلوفن خریدم واسه سر دردم میگه لاغر تر شدی! یادم رفت نیترو بگیر ....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : دریاب, نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 193 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1396 ساعت: 13:34

چه مرگت شده لعنتی؟ مگه همین چیزارو نمیخواستی؟مگه لحظه شماری نمیکردی واسه این روزا؟ مگه اینا اولویتا و ایده آلات نبودن؟ چرا اینجوری شدییییی؟؟؟ چرا میخوای همه چیو بهم بزنی؟ چرا داری گند میزنی به زندگی ای که نه ماه بهش فک کردی؟ چرا هنوز حالت بد میشه از فک کردن و تصمیم گیری چرا و چرا و چراااااا؟ خدایا خستم خودت یه کاری کن... سپردم ب خودت هرکار میخوای بکن #دیشب #ساعت_هفت #تلویزیون #بغض #سرم_ترکید #تولد ....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : چایم,عطرت, نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 217 تاريخ : چهارشنبه 8 شهريور 1396 ساعت: 16:49

خب ساعت 5 و چهل دقیقه صبحه و من هنوز بیدارم تا 4 نشستم پای درد دلای م.خ که تازگی اولین عشق زندگیشو تجربه کرده. وقتی حرف میزد خوب حالشو میفهمیدم. راستش حدسی که قبلا زده بودم راجع به کسی که دوسش دلره صد در صد درست از آب در اومد. جوری که اخر این چند ساعت مذاکره گفتم امیدوارم کسی که عاشقشی همونی نباشه که من ازش بدم میاد. خندید و گفت اتفاقا فک کنم همونه. حس میکنم دارم شبیه این پیرزن مهربونا میشم که جوو ....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : خوابم,بیدارم؟, نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 185 تاريخ : سه شنبه 7 شهريور 1396 ساعت: 2:29

با دست من موهاتو می بافی! کی فکرشو میکرد بازم بشم آدم بده ی زندگی یکی؟؟؟امشب اینو میزاره اینستا منتظر میشه لایک کنم بعد چند روز نا امید میشه بعد سین شدنارو چک میکنه بعد کم کم حس میکنه از من بدش میاد سعی میکنه دل به کسی نبنده و به هیچکس دیگه فکر نکنه به نعیمه میگم دیگه داره کم کم از خودم بدم میاد  میگه یکبار شکست خوردن تو زندگی هر آدمی لازمه کمک میکنه زودتر بزرگ شیم! بعد برمیگردم به خودم من چقدر بز ....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : رویاتو,بافی, نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 197 تاريخ : سه شنبه 7 شهريور 1396 ساعت: 2:29

توی وبلاگش نوشته بود پست اینستای منو دیده. نوشته بود احسای خطر کرده از لحنم: اینکه تاریکی را ...چقدر قشنگ عکسمو شرح داده بود و اینکه نا امیده اینکه تصورش از من این بوده که یه روز به بچه هاش بگه زن فوق العاده ای بودم... نمیدونم... نمیدونم کار درستی کردم یا نه... من نخونده بودمش هنوز وقتی نوشتم آدم دیگه ای توی زندگیم هست که بهش فکر میکنم! دروغ گفتم اما فکر میکردم بهترین کاره! فکر میکردم بهترین کار ا ....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : همچون,نسیم,بگذر, نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 141 تاريخ : سه شنبه 7 شهريور 1396 ساعت: 2:29

یه درد عجیبی از دیشب باهامه

چرا تموم نمیشه؟؟؟

مسکن

...

هزاربار خوندمش

....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : دردو,نفرین,نفرین, نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 180 تاريخ : سه شنبه 7 شهريور 1396 ساعت: 2:29

دیروز روز مزخرفی بود.... خیلی مزخرف از پیاده روی تا سجاد و رادین و قهوه خوردنی که دست و پام داشت میلرزید. اولش مبینا و ملیحه باهام بودن ولی رفتن. ی دلشوره وحشتناک!همین عصر ترانه رادین بود ولی... پیاده برگشتن تا پارک و ایرج و دیدن منیره اتفاقی چقدر خوب بود...دلم بغض کرده بود... بغضم ترکید تو ماشین حالم روبراه نبود... نبود... نبود! رسیدم خونه خبر تصادف ا.ب رو شنیدم. شوکه شوکه شوکه.... بچه ها توی عصر ....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : نمیره,بیشتر,تنهاست, نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 147 تاريخ : سه شنبه 7 شهريور 1396 ساعت: 2:29

خب!

همه روزای بدم میگذرن.

هفته ی سخت و پر تنشی رو پشت سر گذاشتم. اما خداروشکر از دیروز حالم بهتره. از دیروز صبح که دحوالارض بود و با مامان رفتم حرم. بعد رفتیم بازار و واسه آرشی کوادکوپتر خریدیم. نهارو پیش بابا خوردیم و اومدیم خونه و حاضر شدیم و رفتیم تولد ...

میبینی؟

عمر آدم چه زود میگذره؟

روزای خوب

منتظرتونم

قوی می مونم !

تا چهارشنبه ☺

....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : آشووووبم,آرامشم,تویی, نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 148 تاريخ : سه شنبه 7 شهريور 1396 ساعت: 2:29

استرس دارم...

استرس

سه شنبه 5:15

دیروز تولد نی نی و جشن دندونیش بود. خونه ما با شصت - هفتاد نفر مهمون! خوب بود خداروشکر...

امروز 

6:50

شنبه چه خواهد شد؟

....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : امید,دارم,هنوووووز, نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 133 تاريخ : سه شنبه 7 شهريور 1396 ساعت: 2:29

امروز ... #سینما #آنابل 

دزد

میترسم

 

....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : هرچه,ترسم, نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 143 تاريخ : سه شنبه 7 شهريور 1396 ساعت: 2:29

دیشب ساعت 8:40

!!!

5 تا رز قرمز و یه مریم سفید

امشب با نعیمه پیاده تا اول امامت

خسته ام

قلبم یخ کرد

هیچ!

هیچ!

هیچ!

هیچ اشتیاقی نیست...

خبری نیست

دلسردی

#ذرت_مکزیکی

#النا تو اتاق خوابید

#توقع_نداشتم_ازش

....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : زمین,آسمون, نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 173 تاريخ : سه شنبه 7 شهريور 1396 ساعت: 2:29